پایان

دختر کوچولو خیلی مهربان و صمیمی است.شیطنت در چشم های سیاهش موج می زند.

در ژرفای اقیانوس بی کران نگاهش معصومیت داد می زند،فریاد!

نگاه ِ پاکش به زندگی،در نقاشی هایش با ما حرف می زند،از تک تک خطوط منحنی و راست،از تک تک رنگــــــها، مایه می گذارد تا پدر و مادری را در کاغذ به دنیا وارد کند.

معصومیت

شــب که می شود

ستاره ها ، هزار و یک شبی را می خوانند که شهرزاد

در آن دست های ماه را باز کرده است

تا تنها برای یک نفر،

در باد برقصند

       تنها برای یکی...

میبینی دخترک؟ماه هم یکی ست.یکِ یک...

+کودکانه بود..نه؟

*photo