ماه ترین ماه
پنجشنبه, ۵ دی ۱۳۹۲، ۰۱:۴۲ ب.ظ
در کرانه ی خوابی که دیشب داشتم،برای یکی از دلایل زندگانی ِ من اتفاقی افتاد
دلیلی که تقریبا یک سال است که به بودنش می نازم.خواب دیشب باتمامی خواب هایی که دیده بودم متفاوت بود.چشمهایم را باز میکردم خواب بودم-می بستم بیدار بودم.صدایی در گوشم حرف هایی را نجوا میکرد.حرف هایی که تمایلی به شنیدنشان نداشتم و حقیقتی که آزارم میداد.شب که برسد، به نیت خواب دیشب چشم هایم روی هم میگذارم.کاش فقط خوابی واهی بوده باشد.کاش اگر هم یک خواب واهی نیست زودتر به مقصدی که قلبم تنها برای بودنش میتپد برسم.جایی که من دوست دارم تنها با یک نفر باشم.زمزمه های من را تنها او بشنود.
من در زندگی ام یک ماهِ خاصی دارم که بهش میگویم ماه ترین ماه.آن خواب عجیب و غریبی که دیشب داشتم و نمیدانم بیدار بودم یا خواب بودم به ماه ترین ماه مرتبط است.
- ۹۲/۱۰/۰۵